شما در حال مشاهده هستید یادمان هست

یادمان هست

شبم از بی ستارگی، شب گور
در دلم پرتو ستاره ی دور

آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت

بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ

مرغ شب خوان که با دلم می خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند

آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت

هوشنگ ابتهاج
@ordibeheshtcharity
@yademan.hast

https://aparat.com/v/wYMtB

دیدگاهتان را بنویسید